ی به قلاب گیر کرده ی معمولی

خود گول زنک طور!

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

منو که دید سرشو انداخت پایین ریز ریز خندید..دوتا گوشواره ی بلند آبی انداخته بود ..یهو دفترشو گرفت اومد  رو میزم نشست ..هیجان زده گفت قیافتون خیلی اشناش کجا دیدمتون ؟
شونه ها مو دادم بالا یعنی نمیدونم ...
داشت رو چشای طرح جدیدش کار میکرد ..
بش گفتم کارت عالیه ها ..
خیلی قیافه ات اشنا ست ..کجا دیدمت؟ 
گفتم کجا درس میخونی؟
نمونه دولتی 
خب ندیدیم ،
شاید تو خواب دیدم!
گفتم اگه طرح هاتو استادم ببینه میگه دست های قوی ایی داری میگه این کار کاره یه هنرمنده ..خیلی خوب بلده تعریف کنه اخه
دوست داری با دخترا دوست باشی یا پسرا؟
تعجب ناک شدم  یهو ..گفتم خب هردو ...اما یه حرفایی و  هیچوقت نمیشه به پسر زد 
من از همه ی پسرا متنفرم اصن هیچ گرایشی بهشون ندارم...من عاشق دوستمم...خیلی!
(تعجب دونم داشت پر میشد ن اونقدرا که بترکه ولی...)
خب...
خیلی عاشقشم دوسش دارم اما اون زیاد بهم توجه نمیکنه
منم با یکی از دوستام خیلی جور بودم 
ن ما فرق داریممممممممممممممممممممم
همش تو سرویس سرشو میذاره رو شونم اما من حتی یه بارم این کارو نکردم من خیلی سنگینم ...اون میدونه وقتی با یکی دیگه حرف میزنه عصبی میشم میدونه اما...من اصن چیزی بهش نمیگم...خیلی مغرورم اما وقتی که فهمیدم دوسش دارم رفتم و بهش گفتم ...اما اون ..بالاخره گفت ..(چشاش واقعا مثل عاشقا برق زد!) اونم دوسم داره.
خب خیلی ها ممکنه همو دوس داشته باشن ممکنه تو یه جمعی باشی اما وقتی یکی حرف میزنه توجهت جلب میشه یهو مبهوتش میشی میخوای به حرفاش گوش بدی واسه خیلی ها اتفاق می افته و اینو مطمئن باش اونم همون حسو داره ..اما موقعیت نمیگه که همین الان بش بگو میگه فقط باش تا وقتش برسه ...
حتمن کیفمو دید که گفت اسفندی ایی؟
با لبخند گشاد گفتم اره...
اسفندی ها خیلی صبورن! خیلی ارومن.. من خردادی ام 
....اووم خردادی ها خیلی خاصن!!
کلا دوس دارم سختی بکشم بیبین گوشامم خودم سوراخ کردم
هر دوتا؟
هر سه تاشو...گوشوارمم خودم درست کردم ..دستبند بودش
گفتم چجوری؟ چرا خودتو اذیت کردی؟
از این سوزن بزرگا..اولش باید ماساژ بدی چند روز
چقدر طول کشید؟
یهو عجیب شد اصن غریب شد دست و پاشو گم کرد...مثل فیلما ...ساعت و نگاه کرد گفت باید برم بابام نمیدونه اومدم اینجا...باید برم 
خب باشه...!
خوشالم که باهات اشنا شدم
مرسی
شمارتو میدی؟
بگو یادداشت میکنم...

من از این سمت میرم ...
باشه خدافظ!

یه روز خیلی ناغافل برین جلو آینه ،سرتون و با زاویه ی تقریبا 90 درجه ایی بالا پایین ببرین ...


این بار فقط به پلک ها توجه کنید.

the unexpected moment is always sweeter